as sky falls | ||
|
سر شب کامپیوترو رو خاموش کردم رفتم نشستم تو پذیرایی در جوار خانواده.... ۱ دقیقه بعد مامانم :کامپیوترت سوخته ؟ من : نه ۳ دقیقه بعد بابام : اینترنتت شارژش تموم شد ؟ من : نه اندکی بعد بابام : چی شده حالت خوب نیست ؟ من : نه چطور ؟ یه ذره بعد مامانم : تو چته ؟ چرا سرت تو کامپیوتر نیست ؟ من : خب گفتم یکم بیام پیش شما بشینم ! بابام : مطمئنی طوری نشده ؟ مامانم : خب بگو چرا اینجوری میکنی آخه ؟ هیچی دیگه پا شدم اومدم کامپیوترو رو روشن کردم.... نه الان من موندم چی به این بابا مامانم بگم؟ نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: ، ، [ چهار شنبه 24 آبان 1391 ] [ 17:6 ] [ سارا ]
|
|
[ طراحی : بیاتو اسکین ] [ Weblog Themes By : Bia2skin ] |